فيزيوتراپی شيوهای از درمان است که روشهای مختلف غير دارويی و غيرجراحی مانند: تجهيزات فيزيکی ،مانورهای دستی و تمرين درمانی و هيدرو تراپی و يا امکانات درمانهای طبیعی را برای پيشبرد معالجه به کار میگیرد، در اين روشها ازپديده هاي فيزيكي مانند ورزش ، نور ، صوت ، موج ،گرما و الكتريسيته ... جهت درمان بيماران استفاده میشود . فيزيوتراپی حيطهای از پزشکی است که هدف آن پيشگيری از بيماریها، درمان، توانبخشی ارتقاء عملکرد جسمانی بدن و بالا بردن سطح سلامت میباشد.
اهداف فيزيوتراپی:
فيزيوتراپيست با به حداقل رساندن عوارض بيماريها و درمان بيماريها و نيز از بين بردن عوامل محدود کننده و ناتوان کننده در جهت مستقل نمودن بيمار در طول زندگی تلاش مي نمايد. اگر بطور كلي بخواهيم هدف فيزيوتراپي را در يك جمله بيان نماييم بايد بگوييم كه هدف فيزيوتراپی مستقل نمودن بيمار در طول زندگی می باشد.
فرآيندهاي فيزيوتراپي: فیزیوتراپی، خدمتی است که تنها توسط و یا با هدایت و نظارت یک فیزیوتراپیست صورت میگیرد و شامل :بررسی، تشخیص، برنامه ریزی درمانی، مداخله و ارزیابی میباشد.
- بررسی (Assessment): شامل معاينه (Examination) انفرادی و گروهی نقصهای بالقوه يا بالفعل، محدوديتهای عملکردی، ناتوانايیها، يا ساير مشکلاتی که توسط گرفتن تاريخچه، غربالگری و همچنين با استفاده از آزمايشهای خاص و اندازه گيری و ارزيابی نتايج معاينات از طريق آناليز آنها در چهارچوب يک فرايند منطقی بالينی میتوان به آن پی برد.
- تشخيص (Diagnosis): از معاينات و ارزيابی آنها بدست میآيد و بيانگر نتيجه حاصل از فرايند منطقی بالينی میباشد. تشخيص ممکن است به صورت نقص حرکتی بييان شود يا شامل دستههای گوناگونی از آسيبها، محدوديتهای حرکتی، توانايیها، ناتوانايیها يا سندرمها باشد.
- برنامه ريزی (Planning): با تعيين نياز به مداخله آغاز میشود و معمولاً به ايجاد برنامهای برای مداخله ختم میشود که شامل اهداف نهايی قابل اندازه گيری که با خانواده بيمار يا فردی که از وی مراقبت میکند، قابل بحث میباشد.
- مداخلات (Intervention): انجام میشوند و برای رسيدن به اهداف توافق شده تغيير میيابند و میتواند شامل :درمان با دست، بهبود حرکتی، استفاده از وسايل فيزيکی، مکانيکی و الکتريکی-درمانی، آموزش عملکرد، فراهم کردن وسايل کمکی و نحوه استفاده از آنها، راهنمايی و ارائه مشورت به بيمار، مستند سازی، هماهنگی و ارتباطات باشد. مداخلات همچنين ممکن است با هدف پيشگيری از آسيبها، محدوديتهای حرکتی، ناتوانیها يا صدمات صورت گيرند که در اين صورت شامل بهبود و حفظ سلامتی، کيفيت زندگی و توانايی در تمام سنين و جمعيتها میباشد.
- ارزيابی(Evaluation): مستلزم انجام دوباره معاينات با هدف ارزيابی نتايج حاصل میباشد
حيطه هاي درماني فيزيوتراپي:
۱- تمرين درمانی ومكانوتراپي: فيزيوتراپيست به وسيله تجويز،انجام و آموزش ورزشهای درمانی خاص بوسيله دست (مهارتهای درمان با دستManual Therapy) و يا با استفاده از وسايل ورزشي خاص، ماساژ و... با اهداف ازپيش تعين شده اقدام به درمان بیمار ي افزايش سطح سلامت وي می کند.
۲- الکترو تراپی:درمان به وسيله دستگاههای ويژه انجام میشود اين دستگاهها بر اساس ماهيت خود (صوت ، موج، الكتريسته ... ) داراي خواص درماني مربوط به خود مي باشند كه در درمان بيماريها و آسيب هاي مختلف مورد استفاده قرار مي گيرند.اين دستگاهها شامل : امواج ليزر، اولتراسوند ، امواج دياترمي ، دستگاه Shock Wave امواج مادون قرمز و ماورا بنفش ، دستگاههاي تحريك فاراديك ، گالوانيك ، انواع كشش هاي مكانيكي و الكتريكي، دستگاه بيو فيد بك، وازوترين ، امواج اينترفرنشيال ، TENS ، امواج ديادايناميك و... مي باشند.
3- Hydrotherapy يا آب درماني : كه با استفاده از خواص مختلف آب و با استفاده از انواع دستگاههاي آب درماني به در مان بيماريها ي مختلف حتي بيماريهايي مانند هموروئيد و ميگرن مي پردازد.
مداخلات درمانی فیزیوتراپیست:
- تمرین درمانی
- درمان دستی
- تمرینات افزایش تحمل قلب و عروق
- ریلکسیشن
- بیوفیدبک تراپی (Biofeedback)
- فیزیوتراپی قلب و ریه
- انواع مدالیتهها مانند: تراکشن (Traction) ـ اولتراسوند ـ پکهای گرمایی (Hot Pack) ـ لیزر ـ الکترو تراپی
- تجویز وسایل کمکی مانند پروتز و ارتز
- بهکارگیری تکنیکهای طب مکمل
موارد کاربرد فيزيوتراپی:
مهمترين حيطههای فعاليت فيزييوتراپی در پزشکی شامل درمان موارد زير است: ۱-بيماریهای دستگاه حرکتی (ارتوپدی). ۲-بيماريهای دستگاه قلبی و تنفسی. ۳-بيماريهای دستگاه اعصاب محيطی و مرکزی. ۴-بيماریهای پوستی و سوختگيها. ۵-درد و کنترل درد. ۶-بيماريهای شغلی
زمینههای کاربردی فیزیوتراپی در بیماران بستری :
- کاهش زمان بستری
- کاهش عوارض بستری
با توجه به هدف فيزيوتراپی که عنوان شد می توان کاربرد آن را به راحتی بيان کرد به اين صورت که هرگاه عوامل محدود کننده و ناتوان کننده اي وجود داشته باشد بيمار را در رسيدن به هدف توانبخشی كه همانا رسيدن به استقلال است با مداخله فيزيوتراپي ميتوان در رسيدن به اين هدف ياري داد. ولی به طور اختصار جهت آشنايی بيشتر به موارد زير اشاره می کنيم :
» فيزيوتراپی در بيماران ارتوپدی(اسكلتي عضلاني):
از جمله موارد ارتوپدی که می توان در آنها با فيزيوتراپی مفيد واقع بود عبارتند از : شکستگی استخوان ها و دررفتگی مفاصل ، تعويض مفاصل (ارتروپلاستی ها) ، اختلالات اسکلتی عضلانی مثل : کمردرد، زانو درد، شانه درد ،گردن درد ... و گرفتگی عضلات ، ايجاد تغييرات فرسايشی در مفاصل مثل آرتروز : زانو ، شانه ، ران و ستون فقرات ، اختلال در ستون فقرات : اسکليوز ، کيفوز و اختلال ناحيه گردن مثل : تورتيکولي و نيز ضايعات بافت نرم مثل پيچ خوردگی ، پارگی ليگامانها ، پارگی مينيسک ها ، فتق ديسک بين مهره ای ، کندرو مالاسی ، کشيدگی تاندون عضلات ، پارگی آنها و اختلالات مادرزادی مانند دررفتگی مفصل ران ، تشکيل نشدن کامل مهره ها ، کف پای صاف ، پا چنبری ، پا پرانتزی ، پا ضربدری ، دنده گردنی ، لغزش مهره های ناحيه کمر و ... و در مورد قطع اندامها به دليل تصادفات ، جنگ ها و بيماری ها و ... و نيز مواردی همچون خشکی مفصل شانه ، آتروفی سودک ، ضايعه گلف البو و ضايعه تنيس البو و جراحی های دست و ... می توان از فيزيوتراپی استفاده کرد.
» فيزيوتراپی در بيماريهای روماتولوژی:
بيماری های مفاصل و بافت نرم را اصطلاحا بيماری های روماتولوژی می نامند و فيزيوتراپی در بيماران روماتولوژی ميتواند جهت کاهش درد و کاهش تورم و التهاب و نيز جلوگيری از پيشرفت عوارض بيماری و محدوديتها و بدست آوردن حداکثر کارايی دوباره از مفصل مفيد واقع شود و از جمله اين بيماری ها عبارتند از : پولي مبوزيت (التهابی است که در عضلات ایجاد می شود) ، در ماتوميوزيت (تارهای عضلانی و پوست ملتهب می شود) ، اسپونديليت انکيليوزان (التهاب ستون فقرات و بافت های مجاور آن) آرتريت روماتوئيد (التهاب مفاصل ، رباط و کپسول مفصلی) و بيماری هايی مثل آرتروز زانو ، ران و ستون فقرات ، و اختلالات ديگر مثل بورسيت ، کپسوليت ، تندونيت ، تنوسينويت ، آرتريتها و آرتروزها ، سندرم بهجت و غيره.
» فيزيوتراپی در بيماريهای اعصاب و روان:
با توجه به اينکه در بيماران اعصاب ، عضلات بيمار گرفتار می شوند. فيزيوتراپی جهت تقويت عضله ، جلوگيري از آتروفي ، محدوديتها و راه اندازی بيمار موثر می باشد و از جمله اين بيماری ها عبارتند از : بيماری های عفونی مغز يا سيستم عصبی مثل آبسه مغزی ، سرخجه ، سيفليس ، مننژيت ، فلج اطفال و غيره. و بيماری های عروق مغز مثل سکته مغزی ، تومورهای سيستم عصبی مثل تومور مغز ، تومور مخچه ، تومورهای نخاع و ضايعات ديگر نخاع ، ضايعاتي مانند فلج مغزي و درگيري هاي سيسيم اعصاب محيطی مانند آسيب اعصاب دستها و يا پاها و پيوند اعصاب و...
تصور سایکو سوماتیک (Psycho - Somatic)فقط شمای یک طرفه از سمت روان و مغز به سمت بدن نیست، بلکه بدن نیز بر عملکرد مغز و روان تاثیر متقابل دارد.
بیماریهای روان بطور معمول بر عمل کرد جسمانی موثر میباشند و جسم عوارض بیماری روانی را بروز میدهد. در دپرشن (Depression)این بسیار مشهود است.
اینجاست که فیزیوتراپیست میتواند با تمرین درمانی ضمن فراهم کردن فعالیت مناسب جسمانی بیمار روانی، عوارض جسمی را کاهش داده و با دادن اطلاعات ورودی مناسب به مغز حداکثر فعالیت ممکن ذهنی را بدست آورد و فیزیوتراپیست کلاسیک تبدیل به درمان گری تخصصی برای بیماران روانی میگردد تا عوارض بیماری را در جسم و روان کاهش دهد.
» فيزيوتراپی در اطفال:
قريب به 10% از کودکانی که به دنيا می يند دچار نوعی از معلوليت می باشند که با فيزيوتراپی به موقع می توان از معلوليت آنان جلوگيري و يا ميزان ضايعه بجا مانده را به حداقل رساند از جمله اين آسيب ها: فلج مغزی ، فلج اطفال ، فلج هاي زايمانی (ارب پالزی) ، تور تيکولی (کودکانی که با گردن کج به دنيا می آيند) ، اختلال در مچ پا (مثل کف پای صاف ، و پا چنبری) ، در رفتگي مادرزادي استخوان ران و .... . علاوه بر موارد فوق بنا به هر دليلي كه كودكان مبتلا به آسيبهايي گردند كه در حيطه درمان فيزيوتراپي قرار گيرند فيزيوتراپيست به درمان آنان اقدام مي نمايد.
» فيزيوتراپی در بيماران داخلي ، گوارش وپس از اعمال جراحی:
در جراحي ها، جهت بهبودحال عمومی بيماران و جلوگيری از ايجاد محدويت هاو کنترل و حفظ دامنه حرکات مفاصل اطراف محل عمل و هم چنين براي از بين بردن درد و جسبندگی و محدوديت حرکتی انجام مي پذيرد و از جمله موارد آن عبارتند از : سوختگيها و در برخی اعمال جراحی در ناحيه فک و صورت و يا در حيطه بيماريهاي دستگاه گوارش ،در بيماراني كه دچار يبوست مي باشند و ... می توان از فيزيوتراپی استفاده کرد
» فيزيوتراپی در بيماريهای پوستی:
در بيماريهای پوستی می توان با کاهش درد و انجام حركات درماني به موقع و مؤثر به بهبودی سريع و بهتر صدمات پوستی کمک کرد و از جمله اين بيماريهای پوستی عبارتند از : سوختگی ، زنا و آکنه و لوپوس و در اعمال جراحی پلاستيک و اعمالی که برای زيبايی انجام می شود با کنترل چسبندگی محل عمل و ... است.
» فيزيوتراپی در بيماران بستری در بخشهای بيمارستان:
با توجه به ايکه وقتی بيماران در بيمارستان بستری می شوند قادر به انجام حركات نمي باشند که به دنبال آن خشکی مفاصل و ضعف عضلات ، محدويت هاي حركتي ، عوارض دستگاههاي ادراري و تنفسي ( نيز تجمع ترشحات درريه آنها) ، سيستم عضلاني و اسكلتي و نيز عوارضي مانند زخم بستر آنها را تهديد می کند ، برای پيشگيری از بوجود آمدن اين مشکلات لازم است بعد از تجويز پزشک هر روز حداقل يک نوبت فيزيوتراپيست با انجام حرکات فعال و غيرفعال و نيز تمرينات تنفسی و همچنين با ارائه راهنمايی های لازم از به وجود آمدن اين عوارض پيشگيري و يا درصورت بروز، نسبت به درمان آنها اقدام لازم را صورت دهد
» فيزيوتراپی در بيماریهای قلبی و تنفسی:
فيزيوتراپی در بيماران تنفسی شامل اصلاح الگوی تنفسی، تقويت عضلات سامانه تنفسی، تخليه ترشحات داخل ريه و مجاری تنفسی، همچنين تحريک رفلکس سرفه و آموزش روشهای تنفسی و تمرينات تنفسی میباشد.
برای درمان بيماران قلبی بستری شامل بهبودی وضعيت بيمار و نيز افزايش کارايی سامانه قلبی-عروقی میباشد.
فيزيوتراپی ريه : اين درمان يکی از مقدماتیترين روشهای درمانی فيزيوتراپی در تاريخ اين رشته بوده است و پايه درمان فيزيوتراپی دريماران بستری محسوب میگردد.اين درمان مجموعهای از روشهای درمانی مختلف است که در جهت بهبود تنفس و تخليه ترشحات بکار میرود. بيمار توسط اين درمان دارای اکسيژن رسانی بهتری خواهد بود .
تکنيک ها:
پوسچرال درناژ
مانورهای دستی مانند: chest percussion, chest vibration, turning
تمرينات تنفسی مانند : deep breathing exercises, andcoughing
موارد ديگر : suctioning, nebulizer treatments
فيزيوتراپی ريه در بيماران قلبی نيز انجام میشد ولکن با افزايش دانش درمان بيماريهای قلبی ، قلب به عنوان یک عضو عضلانی مد نظر فيزيوتراپی قرار گرفت و به دليل نزديکی و تاثير ريه و قلب برروی يکديگر فيزيوتراپی قلبی ريوی با تاثير فراوان بوجود آمد.
فيزيوتراپی قلب و ريه : اکنون يکی از تخصصهای فيزيوتراپيستها میباشد در اين روش طيف گستردهای ازبيماريها تحت درمان فيزيوتراپی قرار میگيرند . بيماريهايی مانند:
cysticfibrosis.Disorders, including heart attacks, post coronary bypass surgery, chronic obstructive pulmonary disease,and pulmonary fibrosis
در اين روش درمانی هدفهای مقدماتی شامل افزایش تحمل و عدم وابستگی بیمار به دیگران است.
نقش فیزیوتراپیست در برنامه جامع بازتوانی قلبی:
- بعد از بروز مشکلات قلبی و یا جرّاحی قلب: اغلب بیماران خود به تنهائی نیزقادر خواهند بود تا به صحنه زندگی باز گردند ولی کی و با چه میزان توانائی معلوم نیست. در تعریف برنامه جامع بازتوانی قلبی، توسط سازمان بهداشت جهانی، بر برنامه هائی هماهنگ و چند جانبه که سعی دارند بیماران قلب و عروق را در حداقل زمان وهزینه و ریسک، به حداکثر کیفیت زندگی جسمی، روحی و اجتماعی برسانند، تاکید شدهاست. فلذا همانگونه که در تعریف فوق نیز مشخص شده است، برنامههای بازتوانی با هدف بهینه سازی زمان، هزینه و کیفیت زندگیQuality of Life مطرح میگردند.
رکن هر برنامه توانبخشی قلبی، ورزش درمانی پیشرونده میباشد و مسئولیت تجویز، طراحی، برنامه ریزی و اجرای یک پروتکل ورزش درمانی ایده آل و بهینه، بعهده فیزیوتراپیست گروه بازتوانی قلبی میباشد.
فیزیوتراپیست هم به مفاهیم و تشخیصهای بیماریهای قلب و عروق و تنفس تسلط کافی دارد و هم در برنامه ریزی پروتکلهای ورزشی دانش، مهارت و توانائی لازم را دارا میباشد. او موظف است تا برنامههای ورزشی را با شدت، زمان، تکرار و از نوع مناسب با وضعیت بیماران قلب و عروق طراحی نموده و بیماران را تشویق به شرکت نماید. نظارت بر اجرای صحیح ورزشهاو مانیتورینگ بیماران تا زمانی که آنها قادر باشند به تنهائی ورزشها را در پارک دنبال نمایند از وظایف گروه فیزیوتراپی است که در یک برنامه هماهنگ با کمک متخصصین قلب و پرستاران انجام میشود.
» فیزیوتراپی در پیوند کلیه:
قلب تئوریهای موجود در فیزیوتراپی مبتنی بر حرکت (Movement) است یعنی شناخت فیزیولوژی و پاتولوژی حرکت از اهمیت خاصی برخوردار است و دانش پزشکی اکنون بر تاثیر حرکت بر ابعاد فیزیولوژی و آناتومی و حتی پاتولوژیک تاکید دارد. بیماران پیوندی از مشکلات خاصی که هم ناشی از عضو پیوندی است و هم ناشی از داروها میباشند رنج میبرند.
پیوند کلیه یکی از مکانیسمهای درمانی در دههای اخیر است که در دنیا و کشور ما به طور گسترده رایج شده است(The Best Solution for End Stage Renal Disease) و بر کار آمدی ان افزوده میگردد، ولی این سیستم جراحی دارای مشکلات و عوارض عام عضو پیوندی و خاص خود است.
فیزیوتراپی در حقیقت از پیوند عملیات بازتوانی جراحان بخصوص ارتوپدها و درمانهای فیزیکی پزشکان فیزیوتراپی که اکنون وجود ندارند و متخصصین سلامت جسمانی که بازهم اکنون وجود ندارند بوجود آمد یعنی بر سه رکن اصلی:
۱- بازتوانی بیماران بستری و جراحی(In- patient Rehabilition)
۲- استفاده از امکانات تجهیزات فیزیکی مانند گرما و سرما و جریانهای الکتریکی(Physical Therapy modality) و تکنیکهای دستی (Manual Therapy)
۳- استفاده از حرکت به عنوان نوعی مداخله درمانی(Exersice Therapy)
اکنون تئوری مداخله درمانی حرکت بسیار پر رنگ شدهاست و اگر چه هنوز قادر به کشف بسیاری از علل نیستسم ولی قادریم در یک Clinical Trial تاثیرات مثبت آن را مشاهده کنیم.
حرکت درمانی اکنون برای فشار خون، دیابت، مشکلات بیوشیمی خون تجویز میگردد.
» فیزیوتراپی در همودیالیز:
ظهور علائم اورومیک در بیمار و یا رسیدن بیمار به مرحله نارسایی حاد و یا مزمن کلیوی دیالیز(تراکافت) به روشهای همودیالیز(Hemodialysis) و صفاقی(Peritoneal Dialysis) تجویز میگردد. اگر چه دیالیز(تراکافت) مزمن به لحاظ سطح تکنولوژی پیشرفت کردهاست ولی این شیوه درمانی و یا کمک درمانی دارای عوارض عمومی و اختصاصی خود است که باید برای آن چاره اندیشید. عوارض استخوانی – عضلانی(Mmusculoskeletal) و یا سیستم حرکتی (Movement)در این میان بارز است.فیزیوتراپی با تکیه بر درمانهای غیر تهاجمی(Non-invasive) و یا تاکید بر سیستم محرکه بدن میتواند در این مسیر بیمار را یاری دهد. این نوشتار سعی برآشنایی بیماران و پزشکان با فیزیوتراپی در بیماران دیالیزی(تراکافتی) دارد.
فیزیوتراپی با تاکید بر بهبود عملکرد استخوانی – عضلانی و سیستم حرکتی و همچنین با استفاده از ابزارهای غیر داروی(Physical Modalities) و تکنیکهای دستی(Manual Therapy) و ریلکسشن(Relaxation) و مداخلات تمرین درمانی(Exercise Therapy) میتواند در کاهش عوارض جانبی دیالیز(تراکافت) به بیماران کمک نماید. ارزیابی(Physical Therapy Evaluation)، برنامه تمرین درمانی(Exercise Therapy Program) و یا مداخلات غیر داروی و غیر جراحی بدون عارضه(Non-invasive Intervention) و ارزیابی مجدد(Re-evolution) میتواند شرایط مناسبی برای بیماران دیالیزی پدید آورد و با توسعه ADL مناسب و بهبود Life Style به اینان و پزشکان و خانوده بیمار کمک شایانی نماید. اگر چه هنوز نحوه تاثیر تمرین درمانی بربهبود بیماریها مشخص نشدهاست ولی Clinical Trial متعدد بر اثر بخشی روش تاکید دارد و منابع (EBM)نیز برآن اذعان دارند.
فیزیوتراپی با ابزارهای متفاوت خود میتواند در بیماران نیازمند به دیالیز مداخله خود را اعمال کند و بدون عوارض دارویی سعی بر کمک به بیمار و کمک به پزشک یا تیم درمانی در قالب یک تیم Multidisciplinary به عنوان یک حیطه نماید.
اهداف فیزیوتراپی در بیماران پیوند کلیه:
۱- بهبود حرکت
۲- کاهش عوارض استخوانی – عضلانی
۳- ADL مناسب وبهبود Life style
برنامه درمانی:
۱- دریافت بیماران از پزشکان مربوطه(Referal)
۲- ارزیابی استخوانی – عضلانی و حرکتی(Physical Therapy Evaluation)
۳- برنامه ریزی تمرین درمانی(Exercise Therapy Program)
۴- اجرای آموزش به بیمار
۵- اجرای مداخله تمرین درمانی(Exercise Therapy Intervention)
۶- اجرای مداخلات غیر دارویی برای کاهش درد اندامها
۷- باز ارزیابی بیماران(Physical Therapy Re-evaluation)
۸- اجرای برنامههای ورزشی (Sport)گروهی(Group Therapy)
حرکت(Movement) دیگر یک مداخله درمانی شناخته میشود که دانش آن در نزد فیزیوتراپی موجود است و تحرک برای بیماران و پزشکان از اولویت خاصی برخوردارشدهاست و فیزیوتراپیستها به عنوان یک عضو تیمهای Multidisciplinary در درمان بیماران از دیدگاه(Physical Therapy Approach) خود شراکت میکند.
» فیزیوتراپی در سرطان:
تمامی سرطانها دارای الگوی رشد مهارگسیخته و تمایل به جدا شدن از منشا اصلی و متاستاز هستند. سرطان یک بیماری عمومی است و میتواند علائم بسیاری از بیماریهای دیگر را که سرطان نبستند تقلید کند و وقتی که تشخیص سرطان داده شد آنوقت هر چه در بیمار اتفاق میافتد به سرطان نسبت داده میشود. چه بسیار بیماریهایی که در سرطانی وجود داشته و قابل معالجه بودهاست و در اتوپی تشخیص داده شدهاست و اصولا علت مرگ عوارض غیر قابل درمان نبودهاست. باید به این گونه بیماریهای همراه توجه دقیق داشت درمان این عوارض گاهی سبب شده که بیمار مدتها زندگی راحتی داشته باشد. تشخیص به موقع این گونه عوارض کمک فوق العادهای به بیمار میکند.
اهداف فیزیوتراپی در سرطان:
• کاهش عوارض بیماری سرطان
• کاهش عوارض درمانهای سرطان
• راه اندازی و متحرک نگاه داشتن بیمار(کاهش عوارض بستری)
• حفظ استقلال بیمار
• کاهش درد بیمار
فیزیوتراپی با متدلوژی خاص خود میتواند نقش مراقبتی و حمایتی مناسبی برای بیماران سرطانی بو جود آورد. یک اصل کلی در فیزیوتراپی سرطان این است:بیمار تا آخرین لحظه زندگی بروی پای خود بایستد.
|